جوک اس ام اس چیستان.ایا میدانید.ضد پسر ضد دختر
 
Design by : NazTarin

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 159
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

javahermarket

مشاهده جدول کامل ليگ برتر ايران

کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره  کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است .

ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.عرب از آن به دو شاخ آفتاب تعبیر نموده است و بعضی میگویند که در دو طرف سر وی برآمدگی مخصوصی بوده  و سر انجام عده ای بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بوده است.

اما قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی ازآهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان میسازد.

به طور کلی سه نظریه در مورد این شخص وجود دارد.در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین مینامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب "دار الشفاء"خود بیان نموده است.دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب"تاریخ سیره" و ابوریحان بیرونی در" الاثار الباقیه" که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن میدانستند . در نهایت سومین و معتبرترین نظریه مربوط میشود به ابوالکلام آزاد،وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب "ذوالقرنین" که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.

اکنون می توان گفت همه ی کارشناسان و مورخان اطمینان دارند که ذوالقرنین همان کوروش است.

برخی با غرض یا به اشتباه اسکندر گجستیک (ملعون) را ذوالقرنین می دانند اما&zwnj; این&zwnj; معنی&zwnj; با کلام قرآن&zwnj; سازش&zwnj; ندارد. چون&zwnj; نخست قرآن&zwnj; می گوید ذوالقرنین&zwnj; مؤمن&zwnj; به&zwnj; خدا و روز قیامت&zwnj; بوده&zwnj; است&zwnj; و دین&zwnj; او دین&zwnj; توحید بوده&zwnj; است&zwnj;؛ ولی&zwnj; ما میدانیم&zwnj; که&zwnj; إسکندر مشرک&zwnj; بوده&zwnj; و در تاریخ&zwnj; آمده&zwnj; است&zwnj; که&zwnj; ذبیحه خود را برای&zwnj; ستاره مشتری&zwnj; ذبح&zwnj; نموده&zwnj; است&zwnj;.

 

و دوم  قرآن&zwnj; ذوالقرنین&zwnj; را مرد صالح&zwnj; از عباد خدا و صاحب&zwnj; عدل&zwnj; و رفق&zwnj; می&zwnj;شمارد؛ و تاریخ&zwnj; برای&zwnj; إسکندر خلاف&zwnj; آنرا بیان&zwnj; میکند.

 

سوم اینکه در هیچیک&zwnj; از تاریخها&zwnj; نیامده&zwnj; است&zwnj; که&zwnj; إسکندر مقدونی&zwnj; سدّ یأجوج&zwnj; و مأجوج&zwnj; را بنا کرده&zwnj; باشد. به هر حال از ذوالقرنین در قرآن به عنوان شخصیتی دادگستر و بشردوست یاد شده است.ودر تمام نوشته هایی که از زمان باستان چه در کتابهای دینی چه کتابهای غیر دینی آمده کوروش را فردی دادگستر و بشر دوست و کسی که اولین بیانیه حقوق بشر را اجرا کرده است  و کتیبه اش هنوز موجود می باشد ، ذکر شده است.

 

دوتا از فروع دین ما تولی و تبری است که یعنی دوست داشتن دوستان خدا و دشمن داشتن دشمنان خدا است چون کوروش بزرگ دوست خدا فردی بود که احکام خدا را در زمین جاری می کرد و در واقع نماینده خدا در زمین بود باید مورد احترام همگی ما باشد و مقامش را گرامی داریم و نگذاریم آرامگاهش از بین برود و یا به او بی توجهی و توهین شود .

 

چرا داستان ذو القرنین در قرآن آمده است؟

سبب نزول سوره کهف این بود که قریش سه نفر را به قبیله نجران فرستادند تا از یهودیان آن دیار مسائلى را بیاموزند و با آن رسول خداصلى الله علیه وآله را بیازمایند. آن سه نفر &laquo;نضربن حارث بن کلده&rlm;&raquo;، &laquo;عقبة&rlm;بن ابى&rlm;معیط&rlm;&raquo; و &laquo;عاص بن وائل سهمى&rlm;&raquo; بودند.

این سه نفر به سوى نجران حرکت کرده و جریان را با علماى یهود در میان گذاشتند. یهودیان گفتند: سه مساله از او بپرسید، اگر آن طور که ما مى&rlm;دانیم پاسخ داد، در ادعایش راستگو است. آنگاه از یک مساله دیگر بپرسید، اگر گفت مى&rlm;دانم، بدانید که دروغگو است. گفتند: آن مسائل چیست؟ جواب دادند که از او از احوال جوانانى بپرسید که در قدیم الایام بودند و از میان مردم خود بیرون شده و غایب گشتند و در غیبتگاه خود خوابیدند. از او بپرسید چقدر خوابیدند؟ نفراتشان چند بود؟ چه چیز از غیر جنس خود همراهشان بود؟ و داستانشان چه بود؟

مطلب دوم اینکه از او بپرسید داستان موسى که خدایش دستور داد از یک عالم پیروى کن و از او تعلم گیر چه بود؟ آن عالم که بود؟ موسى چگونه از او پیروى کرد؟ و سرگذشت موسى با او چه بود؟

سوم اینکه از او از سرگذشت&rlm;شخصى بپرسید که میان مشرق و مغرب عالم گردید تا به سد یاجوج و ماجوج رسید; او که بوده؟ و داستانش چگونه بوده است؟

یهودیان پس از عرضه این مسائل جواب آن&rlm;ها را نیز به فرستادگان قریش دادند و گفتند: اگر این طور که ما شرح دادیم جواب داد، صادق است، وگرنه دروغ مى&rlm;گوید.

فرستادگان قریش پرسیدند: آن یک سؤال دیگر که گفتید چیست؟ گفتند: از او بپرسید که قیامت چه وقت&rlm;به&rlm;پا مى&rlm;شود؟ اگر ادعا کرد که من مى&rlm;دانم قیامت چه موقع به&rlm;پا مى&rlm;شود، دروغگو است، ولى اگر گفت جز خدا کسى تاریخ آن را نمى&rlm;داند، راستگو است.

فرستادگان قریش به مکه برگشتند، نزد ابوطالب جمع شدند و گفتند: پسر برادرت ادعا مى&rlm;کند که اخبار آسمان&rlm;ها برایش مى&rlm;آید، ما از او چند پرسش مى&rlm;کنیم، اگر جواب داد، مى&rlm;دانیم که راستگو است، وگرنه مى&rlm;فهمیم که دروغ مى&rlm;گوید! ابوطالب گفت: هر چه دلتان مى&rlm;خواهد بپرسید!

آن&rlm;ها آن مسائل را مطرح کردند. رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: فردا جواب&rlm;هایش را مى&rlm;دهم; اما در وعده&rlm;اى که داد &laquo;ان&rlm;شاءالله&rlm;&raquo; نگفت. به همین جهت، چهل روز وحى از او قطع شد تا آنجا که رسول خداصلى الله علیه وآله غمگین گردید و (بعضى از) یارانش که به وى ایمان آورده بودند به شک افتادند، و قریش شادمان شده و به استهزاء و آزار ایشان پرداختند; ابوطالب نیز سخت در اندوه شد.

پس از چهل شبانه&rlm;روز، سوره کهف بر پیامبر نازل شد. رسول&rlm;خداصلى الله علیه وآله از جبرئیل سبب تاخیر را پرسید؟ (جبرئیل) گفت:ماقادرنیستیم&rlm;ازپیش&rlm;خود نازل شویم جز به اذن خدا.

 
توضیح آیات قرآن

&laquo;و یسئلونک عن ذى القرنین قل ساتلوا علیکم منه ذکرا&raquo;

و از تو اى پیامبر درباره ذو القرنین سؤال مى&rlm;کنند، در پاسخ ایشان بگو:به زودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو مى&rlm;کنم.

&laquo;انا مکنا له فى الارض و اتیناه من کل شى&rlm;ء سببا&raquo; ما او را در روى زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم.
سفر به مغرب:

&laquo;فاتبع سببا&raquo; ذو القرنین از این اسباب و وسایل استفاده کرد و راه سفر را در پیش گرفت.

&laquo;حتى اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فى عین حماة و وجد عندها قوما&raquo; تا به غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا چنین در نظرش مجسم شد که خورشید در چشمه یا دریایى تیره و گل&rlm;آلود فرو مى&rlm;رود و در آنجا مردمى را دید که مجموعه&rlm;اى از انسان&rlm;هاى نیک و بد بودند.

&laquo;قلنا یا ذا القرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا&raquo; گفتیم اى ذو القرنین، آیا مى&rlm;خواهى بدان ایشان را مجازات کنى، یا روش نیکویى در مورد آن&rlm;ها انتخاب مى&rlm;نمایى؟

&laquo;قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد الى ربه فیعذبه عذابا نکرا&raquo;

ذو القرنین گفت: ما کسى را که ستم ورزیده مجازات خواهیم کرد; سپس او به سوى پروردگارش باز مى&rlm;گردد و خداوند او را مجازاتى شدید خواهد نمود; یعنى ظالمان و ستمگران، هم مجازات این دنیا را مى&rlm;کشند و هم عذاب آخرت را.

&laquo;واما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسنى وسنقول له من امرنا یسرا&raquo; و اما کسى که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نیکوتر - بیشتر از استحقاقش - خواهد داشت و ما به فرمان خود، او را به کارى آسان واخواهیم داشت.
سفر به مشرق:

ذو القرنین سفر خود را به غرب پایان داد و دوباره عزم سفر کرد; قرآن مى&rlm;گوید:

&laquo;ثم اتبع سببا&raquo; سپس بار دیگر از وسایلى که در اختیار داشت استفاده کرد و به طرف مشرق حرکت نمود.

&laquo;حتى اذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع على قوم لم نجعل لهم من دونها سترا&raquo;

همچنان به راه خود به طرف مشرق ادامه داد تا به صحرایى نزدیک به محل طلوع خورشید رسید. در آنجا دید که خورشید بر جمعیتى طلوع مى&rlm;کند که برایشان در برابر تابش آفتاب، هیچ&rlm;گونه پوشش و سایبانى قرار نداده بودیم.

&laquo;کذلک و قد احطنا بما لدیه خبرا&raquo; آرى، ذو القرنین این چنین بود! و ما به خوبى از امکانات و فعالیت&rlm;هاى او آگاه بودیم.
برگشت از مشرق و سفر به طرف کوه&rlm;هاى یاجوج و ماجوج:

&laquo;ثم اتبع سببا&raquo; باز از وسایل مهمى که در اختیار داشت استفاده کرد و به قصد سفر حرکت نمود.

&laquo;حتى اذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوما لا یکادون یفقهون قولا&raquo;.

همچنان راه خود را ادامه داد تا به میان دو کوه رسید و در کنار آن دو کوه، قومى را یافت که هیچ سخنى را نمى&rlm;فهمیدند; یعنى خیلى ساده و بسیط&rlm;الفهم بودند.

&laquo;قالوا یا ذا القرنین ان یاجوج و ماجوج مفسدون فى الارض فهل نجعل لک خرجا على ان تجعل بیننا و بینهم سدا&raquo; آن گروه - وقتى ذو القرنین را با آن قدرت و توانایى دیدند - به او گفتند: اى ذو القرنین، طایفه یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد مى&rlm;کنند، آیا حاضرى پولى از ما بگیرى و میان ما و آن&rlm;ها سدى ایجاد نمایى؟!

&laquo;قال ما مکنى فیه ربى خیر فاعینونى بقوة اجعل بینکم و بینهم ردما&raquo;.

ذو القرنین در پاسخ آنان گفت: اموال و امکاناتى که پروردگارم در اختیارم گذاشته، از آنچه شما پیشنهاد مى&rlm;کنید بهتر است. بنابراین من از شما اجر و مزد نمى&rlm;خواهم! فقط مرا با نیروى انسانى کمک کنید تا میان شما و آن&rlm;ها سد محکمى ایجاد نمایم!
ساختن سد :

&laquo;اتونى زبر الحدید حتى اذا ساوى بین الصدفین قال انفخوا حتى اذا جعله نارا&raquo; در ابتداى کار سدسازى، ذو القرنین چنین دستور داد: قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و آن&rlm;ها را روى هم بچینید تا اینکه کاملا میان دو کوه را بپوشانند. بعد گفت: در اطراف آن آتش بیفروزید و در آن بدمید.

آنان چنین کردند تا قطعات آهن سرخ و گداخته گردید.

&laquo;قال اتونى افرغ علیه قطرا&raquo; بعد گفت: اکنون مس مذاب برایم بیاورید تا روى این بریزم!

و به این ترتیب، سدى آهنین در مقابل یاجوج و ماجوج ایجاد کرد، چنان که قرآن مى&rlm;گوید:

&laquo;فما اسطاعوا ان یظهروه وما استطاعوا له نقبا&raquo; پس از آن دیگر آن گروه مفسد قادر نبودند از روى آن عبور کرده یا راه نفوذ و حفره&rlm;اى در آن ایجاد کنند.

&laquo;قال هذا رحمة من ربى.&raquo; ذو القرنین در پایان کار سد گفت: این سد خود نعمت و رحمتى از پروردگار من است!

&laquo;فاذا جاء وعد ربى جعله دکاء و کان وعد ربى حقا&raquo; گمان نکنید این یک سد جاودانى و ابدى است، بلکه آن زمان که وعده پروردگارم فرارسد، آن را در هم مى&rlm;کوبد و به یک سرزمین صاف و هموار مبدل مى&rlm;سازد و وعده پروردگارم حق است و تحقق خواهد یافت (وعده&rlm;اى که بر اساس آن، در آستانه رستاخیز سازمان دنیا به هم خورده و تمامى استحکامات آن فرو خواهد ریخت).



ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ 4 فروردين 1392برچسب:, توسط saeed

یهودیان در زمان ظهور کوروش دوران اسارت را در بابل می گذراندند. عده ای از یهودیان که پایبند دین و مذهب خود بودند، از اقامت در بابل که بت پرستی و فساد رواج زیادی داشت، رنج می بردند. در آن زمان پیامبران بنی اسرائیل پیشگویی کرده و مژده می دادند که به زودی خداوند شحصی را برای نجات یهودیان برمی انگیزد. پیشگویی های آن ها در آخرین سال های اقامت یهودیان در بابل با مشاهده ی وضعیت نامساعد این سرزمین بیشتر شد. یهودیان از پیشروی های ایرانیان آگاه شدند و با توجه به سیاست مدبرانه کوروش بود که پیامبران بنی اسرائیل پیشگویی هایی نمودند که به زودی به حقیقت پیوست. یکی از این پیامبران &laquo;اشعیا&raquo; بود که پیشگویی های او در تورات به شرح زیر است:

 

&laquo;خداوند سپاه&zwnj; مقدس&zwnj; و شجاع&zwnj; خود را که&zwnj; مشتاق&zwnj; خدمتش&zwnj; هستند فرا خوانده&zwnj; است&zwnj; تا کسانی&zwnj; را که&zwnj; بر ایشان&zwnj; غضبناک&zwnj; است&zwnj; مجازات&zwnj; کند... آن ها را از سرزمین های&zwnj; بسیار دور می&zwnj;آورد تا ایشان&zwnj; را همچون&zwnj; اسلحه&zwnj;ای&zwnj; در دست&zwnj; بگیرد و توسط&zwnj; آن ها سراسر خاک&zwnj; بابل&zwnj; را ویران&zwnj; کند و غضب&zwnj; خود را فرو نشاند... من&zwnj; مادها را که&zwnj; توجهی&zwnj; به&zwnj; طلا و نقره&zwnj; ندارند به&zwnj; ضد بابلی&zwnj;ها برخواهم&zwnj; انگیخت&zwnj; تا بابلی&zwnj;ها نتوانند با پیشکش&zwnj; کردن&zwnj; ثروت&zwnj; خود جان&zwnj; خود را نجات&zwnj; دهند.&raquo;       اشعیا، باب 13

 

&laquo;زمانی&zwnj; خواهد رسید که&zwnj; پادشاهی&zwnj; عادل&zwnj; بر تخت&zwnj; سلطنت&zwnj; خواهد نشست&zwnj; و رهبرانی&zwnj; با انصاف&zwnj; مملکت&zwnj; را اداره&zwnj; خواهند کرد. هر یک&zwnj; از آنان&zwnj; پناهگاهی&zwnj; در برابر باد و طوفان&zwnj; خواهد بود. آنان&zwnj; مانند جوی&zwnj; آب&zwnj; در بیابان&zwnj; خشک&zwnj;، و مثل&zwnj; سایه&zwnj; خنک&zwnj; یک&zwnj; صخره&zwnj; بزرگ&zwnj; در زمین&zwnj; بی&zwnj;آب&zwnj; و علف&zwnj; خواهند بود و چشم&zwnj; و گوش&zwnj; خود را نسبت&zwnj; به&zwnj; نیازهای&zwnj; مردم&zwnj; باز نگه&zwnj; خواهند داشت&zwnj;. آنان&zwnj; بی حوصله&zwnj; نخواهند بـود بلکه&zwnj; با فهم&zwnj; و متانت&zwnj; با مردم&zwnj; سخـن&zwnj; خواهنـد گفت&zwnj;.&raquo;   اشعیا، باب 32

 

&laquo;تسلی دهید به مردم من و مژده دهید، زیرا زمان مجازات سر آمد و از گناهان آنان در گذشتم... سخنان مرا بشنوید. چه&zwnj; کسی&zwnj; این&zwnj; مرد را از مشرق&zwnj; آورده&zwnj; است&zwnj; که&zwnj; هر جا قدم&zwnj; می&zwnj;گذارد آن جا را فتح&zwnj; می&zwnj;کند؟ چه&zwnj; کسی&zwnj; او را بر قوم&zwnj;ها و پادشاهان&zwnj; پیروز گردانیده&zwnj; است&zwnj;؟ شمشیر او سپاهیان&zwnj; آنان&zwnj; را مثل&zwnj; غبار به&zwnj; زمین&zwnj; می&zwnj;اندازد و کمانش &zwnj;آنان&zwnj; را چون&zwnj; کاه&zwnj; پراکنده&zwnj; می&zwnj;کند... اما من&zwnj; مردی&zwnj; را از شرق&zwnj; برگزیده&zwnj;ام&zwnj; و او را از شمال&zwnj; به&zwnj; جنگ&zwnj; قوم&zwnj;ها خواهم&zwnj; فرستاد. او نام&zwnj; مرا خواهد خواند و من&zwnj; او را بر پادشاهان&zwnj; مسلط&zwnj; خواهم&zwnj; ساخت&zwnj;. مثل&zwnj; کوزه&zwnj;گری&zwnj; که&zwnj; گل&zwnj; را لگدمال&zwnj; می&zwnj;کند، او نیز آن ها را پایمال&zwnj; خواهد کرد.&raquo;     اشعیا، باب 41

 

&laquo;خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین می گوید: من یهوه هستم و همه چیز را ساختم... و درباره کوروش می گوید که او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. او اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و خانه مرا دوباره بنیاد خواهد نهاد.&raquo;  اشعیا، باب 44

 

&laquo;خداوند کوروش&zwnj; را برگزیده&zwnj; و به&zwnj; او توانایی&zwnj; بخشیده&zwnj; تا پادشاه&zwnj; شود و سرزمین ها را فتح&zwnj; کند و پادشاهان&zwnj; مقتدر را شکست&zwnj; دهد. خداوند دروازه&zwnj;های&zwnj; بابل&zwnj; را به روی&zwnj; او باز می&zwnj;کند. دیگر آن ها به روی&zwnj; کوروش&zwnj; بسته&zwnj; نخواهند ماند. خداوند می&zwnj;فرماید: ای&zwnj; کوروش&zwnj;، من&zwnj; پیشاپیش&zwnj; تو حرکت&zwnj; می&zwnj;کنم&zwnj;، کوه&zwnj;ها را صاف&zwnj; می&zwnj;کنم&zwnj;، دروازه&zwnj;های&zwnj; مفرغی&zwnj; و پشت &zwnj;بندهای&zwnj; آهنی&zwnj; را می&zwnj;شکنم&zwnj;. گنج های&zwnj; پنهان&zwnj; شده&zwnj; در تاریکی&zwnj; و ثروت های&zwnj; نهفته&zwnj; را به&zwnj; تو می&zwnj;دهم&zwnj;. آن گاه&zwnj; خواهی&zwnj; فهمید که&zwnj; من&zwnj; خداوند، خدای&zwnj; اسرائیل&zwnj; هستم&zwnj; و تو را به&zwnj; نام&zwnj; خوانده&zwnj;ام&zwnj;. من&zwnj; تو را برگزیده&zwnj;ام&zwnj; تا به&zwnj; اسرائیل&zwnj; که&zwnj; خدمتگزار من&zwnj; و قوم&zwnj; برگزیده&zwnj; من&zwnj; است&zwnj; یاری&zwnj; نمایی&zwnj;. هنگامی&zwnj; که&zwnj; تو هنوز مرا نمی&zwnj;شناختی&zwnj;، من&zwnj; تو را به&zwnj; نام&zwnj; خواندم&zwnj;. من&zwnj; خداوند هستم&zwnj; و غیر از من&zwnj; خدایی&zwnj; نیست&zwnj;. زمانی&zwnj; که&zwnj; مرا نمی&zwnj;شناختی&zwnj;، من&zwnj; به&zwnj; تو توانایی&zwnj; بخشیدم&zwnj;، تا مردم&zwnj; سراسر جهان&zwnj; بدانند که&zwnj; غیر از من&zwnj; خدایی&zwnj; دیگر وجود ندارد و تنها من&zwnj; خداوند هستم&zwnj;... من&zwnj; زمین&zwnj; را ساختم&zwnj; و انسان&zwnj; را بر روی&zwnj; آن&zwnj; خلق&zwnj; کردم&zwnj;. با دست&zwnj; خود آسمان ها را گسترانیدم&zwnj;. ماه&zwnj; و خورشید و ستارگان&zwnj; زیر فرمان&zwnj; من &zwnj;هستند.  اکنون&zwnj; نیز کوروش&zwnj; را برانگیخته&zwnj;ام&zwnj; تا به&zwnj; هدف&zwnj; عادلانه&zwnj; من&zwnj; جامه&zwnj; عمل&zwnj; بپوشاند. من&zwnj; تمام&zwnj; راه &zwnj;هایش&zwnj; را راست&zwnj; خواهم&zwnj; ساخت&zwnj;. او بی&zwnj;آنکه&zwnj; انتظار پاداش&zwnj; داشته&zwnj; باشد، شهر من&zwnj; اورشلیم&zwnj; را بازسازی&zwnj; خواهد کرد و قوم&zwnj; اسیر مرا آزاد خواهد ساخت&zwnj;.&raquo;    اشعیا، باب 45

 

خداوند در همین باب (45) می فرماید:&laquo; ای&zwnj; قوم&zwnj;هایی&zwnj; که&zwnj; از دست&zwnj; کوروش&zwnj; می&zwnj;گریزید، جمع&zwnj; شوید و نزدیک&zwnj; آیید و به&zwnj; سخنان&zwnj; من&zwnj; گوش&zwnj; دهید. چه&zwnj; نادانند آنانی&zwnj; که&zwnj; بت های&zwnj; چوبی&zwnj; را با خود حمل&zwnj; می&zwnj;کنند و نزد خدایانی&zwnj; که&zwnj; نمی&zwnj;توانند نجاتشان&zwnj; دهند، دعا می&zwnj;کنند. با هم&zwnj; مشورت&zwnj; کنید و اگر می&zwnj;توانید دلیل&zwnj; بیاورید و ثابت&zwnj; کنید که&zwnj; بت&zwnj;پرستی&zwnj; عمل&zwnj; درستی&zwnj; است&zwnj;. غیر از من&zwnj; چه&zwnj; کسی&zwnj; گفته&zwnj; که&zwnj; این&zwnj; چیزها در مورد کوروش&zwnj; عملی&zwnj; خواهد شد؟ غیر از من&zwnj; خدایی&zwnj; نیست&zwnj;.&raquo;

 

&laquo; همه ی&zwnj; شما بیایید و بشنوید. هیچ کدام&zwnj; از خدایان&zwnj; شما قادر نیست&zwnj; پیشگویی&zwnj; کند که&zwnj; مردی&zwnj; را که&zwnj; من&zwnj; برگزیده&zwnj;ام&zwnj; حکومت&zwnj; بابل&zwnj; را سرنگون&zwnj; خواهد کرد و آن چه&zwnj; اراده&zwnj; کرده&zwnj;ام&zwnj; بجا خواهد آورد. اما من&zwnj; این&zwnj; را پیشگویی&zwnj; می&zwnj;کنم&zwnj;. بلی&zwnj;، من&zwnj; کوروش&zwnj; را خوانده&zwnj;ام&zwnj; و به&zwnj; او این&zwnj; مأموریت&zwnj; را داده&zwnj;ام&zwnj; و او را کامیاب&zwnj; خواهم&zwnj; ساخت&zwnj;.&raquo;    اشعیا، باب 48

 

از دیگر پیامبران، ارمیای نبی بود که در باب 31 کتاب خود به یهودیان مژده آزادی از اسارت و بازسازی اورشلیم را داد که این امر توسط کوروش محقق شد. از دیگر پیامبران یاد شده در عصر اسارت یهودیان، عزرای نبی بود که به همراه بسیاری از یهودیان پس از سقوط یهودا در سال 586 قبل از میلاد به بابل تبعید شد و در سال 539 ق.م با آزادی اسیران یهودی توسط کوروش به سرزمین خود بازگشت. او در باب 1 کتاب خود می گوید:

&laquo; در سـال&zwnj; اول&zwnj; سلطنت&zwnj; کـورش&zwnj;، پادشـاه&zwnj; پارس&zwnj;، خداوند آن چه&zwnj; را که&zwnj; توسط&zwnj; ارمیای&zwnj; نبی&zwnj; فرموده&zwnj; بود، به&zwnj; انجام&zwnj; رساند. خداوند کورش&zwnj; را بر آن&zwnj; داشت&zwnj; تا فرمانی&zwnj; صادر کند و آن&zwnj; را نوشته&zwnj; به&zwnj; سراسر سرزمین&zwnj; پهناورش&zwnj; بفرستد. این&zwnj; است&zwnj; متن&zwnj; آن&zwnj; فرمان&zwnj;: من&zwnj;، کورش&zwnj; پادشاه&zwnj; پارس&zwnj;، اعلام&zwnj; می&zwnj;دارم&zwnj; که&zwnj; خداوند، خدای&zwnj; آسمان ها، تمام&zwnj; ممالک&zwnj; جهان&zwnj; را به&zwnj; من&zwnj; بخشیده&zwnj; است&zwnj; و به&zwnj; من&zwnj; امر فرموده&zwnj; است&zwnj; که&zwnj; برای&zwnj; او در شهر اورشلیم&zwnj; که&zwnj; در یهودا است&zwnj; خانه&zwnj;ای&zwnj; بسازم&zwnj;. بنابراین&zwnj;، از تمام&zwnj; یهودیانی&zwnj; که&zwnj; در سرزمین&zwnj; من&zwnj; هستند، کسانی&zwnj; که&zwnj; بخواهند می&zwnj;توانند به&zwnj; آن جا بازگردند و خانه&zwnj; خداوند، خدای&zwnj; اسرائیل&zwnj; را در اورشلیم&zwnj; بنا کنند. خدا همراه&zwnj; ایشان&zwnj; باشد!&raquo;   عزرا، باب1

 

با توجه به محتوای کتاب های ارمیا و اشعیا درباره ی ظهور کوروش و نجات بنی اسرائیل مشخص می شود که یهودیان کوروش را مسیح نجات بخش و در حقیقت شخص برانگیخته شده از سوی یهوه، خدای اسرائیل، می دانستند. مسلما خدمات کوروش در حق این قوم و اظهار محبت نسبت به ایشان باعث شد یهودیان او را مسیح خداوند تلقی کنند و ظهور او را به خواست خدا برای رهایی بنی اسرائیل از آوارگی و پراکندگی و همچنین بازسازی پرستشگاه اورشلیم بدانند.

بعضی از محققین و مورخین کمک و خدمات کوروش را به یهودیان طور دیگر تعبیر نموده اند و به آن جنبه ی مذهبی و سیاسی داده اند اما لازم به یادآوری است که کوروش به فضیلت انسانی ارج می نهاد، بدون این که توجهی به اعتقادات و مذهب افراد بکند. او هر شهری را که تصرف می کرد، به اعتقادات مردم آن شهر احترام می گذاشت و علاوه بر این که به مردم شهر آسیبی نمی رسانید، به آن ها کمک نیز می کرد.

 

گردآورنده: حسین حسینی پناه


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ 4 فروردين 1392برچسب:, توسط saeed

کوروش در هنگام فتح بابل برای سپاهیان و نزدیکان نکاتی را بدین گونه یادآور شد: دوستان همیشه باید خدا را شکرگذار بود چون عطایای او بیش از اندازه است. ولی باید غنایم را مال خود بدانیم و از همه چیز پاسداری کنیم و بیهوده آنها را از بین نبریم اگر مقداری از آن را به مغلوبان اهدا کنیم کمال انسانیت است. در هر حال چون به مال و منان رسیدید نباید طریق عیش و عشرت را در پیش بگیرید و تنبلی و کاهنی کنید چون در این صورت پس از چندی به حال همین شکست خوردگان خواهید افتاد و انسان های بیهوده خواهید شد. کار را پست نشمارید و اوقات خود را به بطالت مگذرانید. سستی را از خود دور کنید و از نیروی خود به بهترین وجه استفاده کنید و آن را با بیکاری هدر ندهید چون بیکاری سبب انحطاط اخلاقی میشود. دوستان من همیشه پرهیزگار و باتقوا باشید و این را در عمل نشان دهید. تقوای شما بایستی بیشتر از ملت شکست خورده باشد. احساس گرسنگی و تشنگی و سرما و گرما و خستگی و خواب در همه یکسان است ولی می توان از نظر اخلاقی برتر از سایرین بود و این هم نشانه ی انسانیت است. باید حزم و احتیاط  و مراقبت دائمی باشد تا از گزند در امان بمانیم.

 

کوروش انسانی کم نظیر بود. این مرد برجسته در جوانمردی، گذشت، فداکاری، نجابت، عیب پوشی، عدالت، از خود گذشتگی، رافت و مهربانی، رقت قلب، مردانگی، شجاعت، خلق خوش و جمیع صفات پسندیده سرآمد همه بوده است پادشاهی عادل که همیشه در فکر رعیت و آسایش او بود و در هر موردی اگر اجحافی می دید سخت واکنش نشان می داد. بر حسب عقیده و نظر صاحب نظران زمان خود و حتی دشمنان پادشاهی نمونه بود. در هنگام غذا تعداد زیادی از نزدیکان با او غذا می خوردند و تنها غذا خوردن را دوست نداشت. اغلب مقداری غذا برای نگهبانان می فرستاد و از این راه محبت آنان را جلب می کرد. لباسش مادی بود و عقیدهاش این بود که لباس تمام بدن را میپوشاند. در تمام زندگانی این پادشاه فقط یک زن داشت و پس از فوت، زن دیگری را اختیار نکرد. در عین حال او شخصیتی با تدبیر بود، بطوری که پادشاه توانست شالوده ی امپراتوری بزرگی را بنیان نهد که از مدیترانه تا رود سند و از روسیه تا خلیج فارس وسعت داشت و این سرزمین وسیع را به بهترین وجهی اداره میکرد.

 نمونه ی ازخودگذشتگی و مهربانی او این که :

 

&laquo;یک روز وقتی کوروش در فینیقیه سوار بر اسب مشغول به دیدن از سپاهیان و بازدید شهر و رسیدگی به امور اهالی بود، جوانی ارتب نام بر روی درخت نزدیک محل بازدید نشسته و تیر و کمان نهاده و انتظار کوروش را می کشید تا او را به قتل برساند. از قضا هنگامی که کوروش به تیر رس او رسید تیر سه شاخه از کمان رها شد ولی از حسن اتفاق در همان زمان اسب کوروش پایش در گودالی گیر کرد و بر زمین خورد و تیر به کوروش اصابت نکرد. اطرافیان او را دستگیر کرده و نزد کوروش بردند. کوروش از او پرسید: به چه سبب میخواستی مرا یکشی؟ ارتب جواب داد: چون چندین نفر از کسان من در جنگ با تو کشته شده اند. کوروش پرسید: اگر من به جای تو بودم با من چه کار میکردی؟ ارتب جواب داد: دستور میدادم تو را به قتل برسانند.کوروش گفت ولی من این کار را با تو نمی کنم. ارتب گفت: پس میخواهی با من چه کار کنی؟ کوروش گفت: تو را آزاد مینمایم، چون من جواب بدی را با نیکی جواب خواهم داد. ارتب کوروش را ستود و از کوروش خواست که او را در ردیف فداییان خود قرار دهد. کوروش نیز خواسته ی او را پذیرفت. در جنگ با مساژت ها هنگامی که کوروش از پشت جبهه دچار شکست شد و ماساژت ها بخش عقب جبهه را دچار تزلزل کردند، مردی از ماساژت ها با شمشیر به گردن آن نازنین زد که بر اثر همان ضربه کوروش به قتل رسید. ارتب که نزدیک کوروش بود پس از کشتن ضارب جسد کوروش را از میدان نبرد به در برد و با سرعت جسد را به پاسارگاد رساند و زمانی که کوروش را جهت دفن حاظر کرد از شدت اندوه با خنجر شکم خود را درید و به این ترتیب زندگی، پس از مرگ کوروش را نخواست.&raquo;





ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ 4 فروردين 1392برچسب:, توسط saeed

برخی کارشناسان و نویسندگان بر این عقیده&zwnj;اند که شاهزادگانی که مورد خشم دربار قرار گرفته یا به بیماری جنون دچار می&zwnj;شدند را برای اینکه از انظار عموم بمانند به این منطقه انتقال می&zwnj;یافتند.

افکارنیوز: &laquo;گوردختر دشتستان&raquo; گور دختر یعنی دختر گبر یا زرتشتی در خاور جاده برازجان به کازرون قرار دارد که بنای آن دارای سقف و بدنه سنگی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ هخامنش در دشت پاسارگاد است .این بنا یادآور عصر هخامنشی است و قدمت منطقه برازجان را تایید می&zwnj;نماید. گفته&zwnj;اند که این بنا آرامگاه دختر یا خواهر کوروش است. درخاور گور دختر بقایای کوشک اردشیر ساسانی دیده می&zwnj;شود.

این اثر تاریخی ارزشمند متعلق به اوایل قرن ششم قبل از میلاد یعنی آغاز دوران پادشاهی هخامنشیان می&zwnj;باشد. این آرامگاه سنگی چون آرامگاه کوروش کبیر سرسلسله هخامنشی است که احتمالا مربوط به مادر یا دختر کوروش بوده است. که البته هیچ مدرک یا سند قطعی که دال بر این گفتار باشد به&zwnj;دست نیامده است. هیچگونه کتیبه یا نوشته&zwnj;ای که نام متوفی را مشخص کرده باشد از آن به&zwnj;دست نیامده است.

بر بالای این مقبره قسمتی فرورفتگی شبیه به یک قاب وجود دارد که احتمالا جایگاه قرار گرفتن کتیبه&zwnj;ای مربوط به آن بوده است. ساختمان اصلی به شکل مکعب مستطیل بوده که دارای سه پلکان در اطراف و پوش سقف خرپشته&zwnj;ای که به شکل نیم استوانه خالی است که احتمالا جایگاه قرار گرفتن جسد بودهاست که درست همین اصول و فرم در مقبره و فرم در مقبره کوروش در پاسارگاد فارسی محفوظ می&zwnj;باشد کل بنا از &zwnj;&zwnj;٢۴ قطعه سنگ در ابعاد مختلف و بوسیله بست&zwnj;های دم چلچله&zwnj;ای به همدیگر مربوط گردیده و مثل سایر بناهای هخامنشی هیچگونه ملاتی در آن یافت نمی&zwnj;شود. ردیف پله&zwnj;ها از پایین تا بالا یک سنگ کم شده که در بالا به دو سنگ می&zwnj;رسد.
گور دختر شبیه آرامگاه کوروش


ارتفاع واقعی آن &zwnj;&zwnj;۴/۵ متر می&zwnj;باشد در اطاقک بنا حوضچه کوچکی است که هم اکنون با گل و لای پر شده است. ورودی اتاق مقبره در جهت شمال شرقی می&zwnj;باشد. کل آرامگاه بر روی یک تخته سنگ بنا شده که هم اکنون قسمتی از آن در جهت شمال آرامگاه نمایان می&zwnj;باشد و این روند یک شیوه معماری در دوران هخامنشی بوده است و به جهت استحکام و پابرجایی بنا انتخاب شده است.

گوردختر،&zwnj; کوشک اردشیر، کاخ&zwnj;های هخامنشی بردک&zwnj;سیا و چرخاب، دژ برازجان، تل&zwnj;خندق، غار چهل&zwnj;خانه، چشمه&zwnj; آبگرم دالکی، شاهزاده ابراهیم و... نشان از تاریخ و تمدن سرزمینی دارد که از دوره ایلام تاکنون در سکوت دشت&zwnj;هایی پا بر جا و محکم ایستاده است.

تپه تاریخی تل&zwnj;مر، در کنار کاخ کوروش، در اصل قلعه&zwnj;ای بوده که قدمت آن به دوره ایلامی می&zwnj;رسد.
گفته می&zwnj;شود از این قلعه برای دیده&zwnj;بانی کاخ کوروش استفاده می&zwnj;شد. با فرو ریختن قلعه در طول قرن&zwnj;ها آن را تبدیل به یک تپه کرده و اکنون پس از حدود ۲۵ قرن تنها خشت&zwnj;هایی از آن بنای قدیمی باقی&zwnj;مانده است متأسفانه در سال ۱۳۶۳ شهرداری، بخش بسیاری از آن را خاکبرداری کرد.

از دیگر آثار باستانی منطقه شبستان، غار چهل خانه در سعدآباد است. این غار در واقع، دخمه&zwnj;هایی را شامل می&zwnj;شود که در یک تپه کوه مانندی قرار گرفته و بنابر روایتی فراموشخانه &zwnj;بوده است.

برخی کارشناسان و نویسندگان بر این عقیده&zwnj;اند که شاهزادگانی که مورد خشم دربار قرار گرفته یا به بیماری جنون دچار می&zwnj;شدند را برای اینکه از انظار عموم بمانند به این منطقه انتقال می&zwnj;یافتند.

فراموشخانه از سه سمت مسدود بوده و تنها از یک سو، آن هم تنها به پرتگاه راه داشته است.

پیشینه تل&zwnj;خندق در روستای ده&zwnj;غایه و در شمال برازجان، به دوره ایلامی می&zwnj;رسد. این منطقه زمانی شهر بزرگی بوده است و تپه سد دفاعی منطقه محسوب می&zwnj;شد که دور آن را خندق کشیده بودند و درون آن مجموعه&zwnj;ای از پایگاه&zwnj;های نظامی قرار داشت.

معماری گوردختر با پاسارگاد یکی است. گویی که معمار هر دو، یکی بوده است. احتمال می&zwnj;رود این بنا پیش از مقبره کوروش به&zwnj;وجود آمده و پاسارگاد شکل تکامل یافته گوردختر باشد.
باتوجه به اینکه جای کتیبه این مقبره خالی است، نمی&zwnj;توان در مورد اینکه چه کسی در آن دفن شده، نظر قطعی داد.
تنها می&zwnj;توان گفت گوردختر، واقع در دشت بزپز، بنایی متعلق به دوره هخامنشی است.

در دوره جدیدتر، قلعه "تنگستان"، قلعه "زایر خضرخان" یا قلعه "کلات" در کوه&zwnj;های پهلوان کش اهرم به&zwnj;جامانده است. این قلعه منسوب به مبارزی دشتستانی به&zwnj;نام "زایرخضر خان" بوده که در دوره قاجاریه ساخته شده و برفراز تپه، روی خرابه&zwnj;های بناهای پیشین شکل گرفته است که معماری باستان&zwnj;شناسان را پیچیده&zwnj;تر می&zwnj;کند.

قلعه دارای ۴ برج است که در زمان حمله انگلیس به ایران اسرای انگلیس را به آنجا منتقل می&zwnj;کردند.

نخلستان&zwnj;های دشتستان نیز از میراث طبیعی این منطقه محسوب می&zwnj;شود. متوسط عمر نخل&zwnj;ها ۵۰ یا ۶۰ سال است و تا هر یک از آنها به مراحل باروری برسد، ۱۰ سال زمان نیاز دارند.

گویش کنونی مردم منطقه فارسی با کمی لهجه &zwnj;لری است.

این اثر به شماره &zwnj;&zwnj;١٨٩٧ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت درآمده است.

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ 4 فروردين 1392برچسب:, توسط saeed



ابتدا قصد داريم به معرفي چند کليد کاربردي در محيط ويندوز بپردازيم که با استفاده از آنها مي‌توانيد تنها با دو کليد، يکي از برنامه هاي موجود در ويندوز را فراخواني کنيد. اين کليدها مي‌توانند سرعت شما را در کار با کامپيوتر بالاتر ببرند و شما را حرفه اي تر جلوه دهند.

• شما مي توانيد با نگه داشتن کليد WINDOWS و در همان حالت که آن کليد را نگه داشته ايد کليد E را بزنيد مشاهده مي کنيد که MY COMPUTER فعال مي شود .

• با نگه داشتن کليد WINDOWS، کليد D را بزنيد مشاهده مي کنيد که SHOW DESKTOP نمايان مي شود. براي آنکه با مفهوم اين جمله آشنا شويد قبل از اجرا اين ترفند يک پنجره مانند MYCOMPUTER باز داشته باشيد. بعد از اجراي اين ترفند مي بينيد که صفحه فعال شما به صورت HIDEN قرار مي گيرد.

• با نگه داشتن کليد WIDNOWS، کليد R را بزنيد مشاهده مي کنيد که پنجره RUN در سيستم شما اجرا مي شود.

• با نگه داشتن کليد WINDOWS، کليد F را بزنيد مشاهده مي کنيد که پنجره SEARCH براي شما فعال مي شود .

• با نگه داشتن کليد WINDOWS، کليد U را بزنيد مشاهده مي کنيد که برنامه UTILITY MANAGER فعال مي شود .

• اگر همين ترفند را براي ساير کليدها امتحان کنيد خواهيد ديد که اگر برنامه اي در DESKTOP داشته باشيد که ابتداي آن با همان حرفي که شما زده ايد شروع شود اجرا مي شود.

در بخش دوم به نحوه استفاده از کي‌برد براي سرعت بيشتر در انجام عمليات‌هايSTANDBY ، HIBERNATE ، LOGOFF ، RESTART ، SHUTDOWN و SWITCH USER مي پردازيم.


بدين منظور:

• براي SHUTDOWN:

براي SHUTDOWN نمودن سيستم با كي‌برد ، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START حرف U انگليسي را دوبار با اندكي مكث مي‌زنيم. خواهيد ديد كه سيستم خاموش مي‌شود.

• براي RESTART:

براي RESTART نمودن سيستم با كي‌برد، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START اين بار كليدهاي U و سپس R را با اندكي مكث بزنيد. خواهيد ديد كه سيستم RESTART مي‌شود.

• براي STANDBY:

براي STANDBY نمودن سيستم با كي‌برد، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START اين بار كليدهاي U و سپس S را با اندكي مكث فشار دهيد، خواهيد ديد كه سيستم STANDBY مي‌شود.

• براي HIBERNATE:

براي STANDBY نمودن سيستم با كي‌برد، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START اين بار كليدهاي U و سپس H را با اندكي مكث مي‌زنيم ، خواهيد ديد كه سيستم HIBERNATE مي‌شود.

• براي LOGGOFF:

براي LOGGOFF نمودن سيستم با كي‌برد، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START اين بار كليد L را دوبار با اندكي مكث مي‌زنيم. خواهيد ديد كه سيستم LOGOFF مي‌گردد.

• براي SWITCH USER:

براي SWITCH USER نمودن سيستم با كي‌برد ، ابتدا کليد WINDOWS را فشار داده و پس از نمايش منوي START اين بار كليدهاي L و سپس S را با اندكي مكث مي‌زنيم ، خواهيد ديد كه سيستم SWITCH USER مي‌گردد.


منبع :سافتستان



 


ادامه مطلب




1- اگر از Disk Cleanup استفاده می‌كنيد، توجه داشته باشيد كه اين برنامه همه‌ی فايل‌های پوشه‌ی Temp را حذف نمی‌كنه! اين برنامه فقط فايل‌هايی را كه بيش از يك‌هفته از عمرشان گذشته باشد حذف می‌كند! اين‌كار به‌خاطر راحتی كاربران و از دست ندادن فايل‌هايی‌ست كه اخيرا ديده شده‌اند و يا اكنون در حال استفاده هستند! بنابراين، برای حذف همه فايل‌های موجود در Temp، از همان روش سنتی استفاده كنيد. يك‌راه سريع برای دسترسی و مشاهده پوشه‌ی Temp اين است كه در  ...

سه ترفند براي داشتن ويندوزي راحت تر

 

 كادر محاوره‌ای Run تايپ كنيد: %Temp%


2- اگر تحت شبكه هستيد و نمی‌خواهيد ديگران شما را ببينند در كادر محاوره‌ای Run دستور زير را وارد كنيد:

net config server: /hidden:yes


3- برای تغيير پوشه‌ی پيش‌فرض Windows Explorer، از منوی Start به All Programs و Accesoories اشاره كنيد. سپس روی Windows Explorer‌ راست‌كليك كرده و Properties را انتخاب كنيد. در قاب Target به انتهای "SystemRoot%Explorer.exe%" دستور "root/" و سپس مكان مورد نظرتان را اضافه كنيد. به‌عنوان نمونه، اگر می‌خواهيد .W.E در شروع، درايو ":C" را به عنوان Root در نظر بگيرد به شكل زير عمل كنيد:

/SyatemRoot%Explorer.exe /root, c:%

 


ادامه مطلب




دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

. . .

تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت بدون لباس بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

. . .

تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بغلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!

. . .

تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !

. . .

تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟

. . .

تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!

. . .

تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!!

. . .

تا حالا دقت کردی… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …

لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:

. . .

تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !

. . .

تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن، اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟

. . .

تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!

. . .

تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!

. . .

تا حالادقت کردین وقتی که خوشحالیم بالاخره یه چیزی یا یه کسی پیدا میشه که سریع گند بزنه به خوشحالیمون…..!

. . .

دقت کردین وقتی میگن غصه نخور ،آدم بیشترغصه ش میگیره؟؟؟!!!

. . .

تاحالا دقت کردین وقتی که عجله دارین و میخوای سریع به مقصد برسین همه ی تاکسی ها غیب میشن یا مسافر دارن ولی وقتی میخوای از خیابون رد شین هرچی تاکسی تو اون خیابون هست میاد جلو بوق میزنه؟آخ که حرص آدم درمیاد

. . .

دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود



 


ادامه مطلب


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد

rsianStat -->